جدول جو
جدول جو

معنی زبل الدیک - جستجوی لغت در جدول جو

زبل الدیک
(زِ لُدْ دِ)
سرگین خروس چون سحق کنند و برگزیدگی سگ دیوانه نهند سود دارد. (اختیارات بدیعی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زِ لُلْ)
گویند از حمل باز دارد. (از قانون ابن سینا ج 1: زبل). مؤلف اختیارات بدیعی آرد: چون زن به پشم پاره ای بخود برگیرد هرگز آبستن نشود و اگر بخور کنند صاحب تب کهن را نافع بود. چون فرزجه سازند با عسل و زن بخود بگیرد هرگز آبستن نشود. و در موضعی که پشه بود بخور کنند پشه بگریزد. و اگر ادمان او کنند بگریزد و هرگز باز نیاید
لغت نامه دهخدا